So let the night take thee in her arms

We long for the darkness our flames still burn for the mother night

Behold us now

As we cry

Soon to die

To rise again

(:


Those demons that breed in your eyes

- بالاخره فهمیدم چرا به دنیا اومدم.


+ چرا؟


- دنبال تو اومدم دیگه. ایدیت.

3

امیدوارم اشتباه کرده باشم.

2

خواهی بیا بیا بیا ببخشا.

خواهی برو برو برو جفا کن.

[میدل فینگر]

1

کاش کره‌ی زمین یک بوم نقاشی بود.

آن وقت می‌توانستید هر زمان که دلتان خواست سرتاسرش را رنگ مشکی بریزید. و بروید یک گوشه زانوهایتان را بغل کنید.

یا کاش می‌شد بین خودت و دیگران یک پرده بکشی، و می‌توانستی مثل دبستان، وقتی روی میز و نیمکت‌ها خط می‌کشیدی به دنیا بگویی ببین، این محدوده‌ی منه، حق نداری از اینجا اینور تر بیای.

و می‌رفتی و و در آن یک وجب جا زانوهایت را بغل می‌کردی.


یا ای کاش که یک شنل نامرئی داشتم. می‌رفتم زیرش قایم می‌شدم و زانوهایم را بغل می‌کردم.

But you're still in my blood